"باز نشر"

هرآنچه نگاشتیم و منتشر شد، اینجا بازنشرش می دهیم.

"باز نشر"

هرآنچه نگاشتیم و منتشر شد، اینجا بازنشرش می دهیم.

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است


عنوان هر رویدادی، گویاترین توضیح و تفسیر برای اهداف آن رویداد است. عنوان قرآن و عترت نیز به خوبی می تواند بازگوکننده ی اهداف و برنامه های نمایشگاه قرآن و عترت باشد.

نمایشگاهی که هر ساله در ماه مبارک رمضان در اصفهان برگزار می گردد و بهانه ای می شود تا دغدغه مندان دینی سالی یک بار به نام قرآن دور هم جمع شوند.

 دستگاه ها و نهادهای مختلفی برای حضور در این نمایشگاه اعلام آمادگی می کنند و متناسب با نوع فعالیت خویش، به ترویج فرهنگ قرآنی می پردازند؛ چراکه معتقدند قرآن و عترت سندی راهبردی در تضمین سعادت انسان است.

اگرچه تلاش های وافری در جهت هرچه باشکوه تر برگزار شدن این نمایشگاه انجام می پذیرد و مسئولین مربوطه از هیچ تلاشی برای رسیدن به این هدف دریغ نمی کنند؛ اما به نظر می رسد حلقه مفقوده در این امر، رها کردن مخاطب بعد از اتمام نمایشگاه است.

فضای نمایشگاه به میدان مسابقه ای می ماند که هر کس بیشتر تلاش کند زودتر به خط پایان می رسد. مهمترین هدف در این نمایشگاه  ارائه محصولات و محتواهای دینی،  قرآنی و فرهنگیست و از این هدف می توان در جذب مخاطب جوان بهره فراوانی برد؛ اما آنچه در اکثر نهادهای حاضر در نمایشگاه شاهد هستیم این است که ارائه ی محتوا و ارتباط با مخاطب تنها محدود به همین چند روزیست که نمایشگاه برپاست و بعد از اتمام نمایشگاه و جمع شدن غرفه ها، ارتباط با مخاطب نیز قطع می شود.

فضایی که می تواند استمرارِ در ارتباطِ با مخاطب را نتیجه دهد، تنها به ارتباطی یک سویه و محدود ختم می گردد؛ بنابراین بهتر است نهادهای حاضر در نمایشگاه تنها هدفشان جذب مخاطب آنی نباشد و به همراه کردنِ مخاطب با خود، فارغ از فضای نمایشگاه بیندیشند.

اگرچه مسئولین مربوطه جدا شدن بخش‌های تجاری از بخش‌های فرهنگی و مذهبی را از نقاط قوت امسال نمایشگاه نام بردند؛ اما یکی از اموری که می توان به عنوان ضعف چینش در نمایشگاه از آن نام برد همجواری غرفه های کودک و نوجوان با غرفه هایی است که به دنبال فعالیت علمی و قرآنی در نمایشگاه هستند.

با توجه به اینکه جنس کار برای کودک و نوجوان متفاوت از جنس فعالیت علمی و دینی برای بزرگسالان است و غرفه های کودکان همواره همراه با سر و صدا و هیجانات متعدد به دلیل بازی و سرگرمی و مسابقه است، بهتر است فضای کودک و نوجوان فضای اختصاصی و مجزا از فضاهای علمی نمایشگاه باشد تا تزاحمی برای هیچ کدام یک از گروه ها ایجاد نشود.

تبلیغ حداقلی برای نمایشگاه قرآن و عترت از دیگر ضعف هایی است که می توان به آن اشاره کرد و رفع این نقیصه همت بیشتر رسانه ها و صدا و سیما را می طلبد تا مردم از این طریق بتوانند تعامل بیشتری با جامعه قرآنی پیدا کنند.

جوان امروز در عین حالی که تشنه ی فهم قرآن است، نیازمند خلاقیت و ابزارهای خلاقانه برای درک قرآن می باشد؛ لذا تلفیق هنر قرآن با پژوهش های قرآنی می تواند نیاز جوان تشنه خلاقیت را تأمین نماید و این امر با تلفیق و ترکیب برخی از غرفه های هنری و پژوهشی در سال های آینده امکان پذیر خواهد بود.

فضای نمایشگاه به خوبی می تواند بازگوکننده تلاش و برنامه ریزی های اجرایی مسئولین باشد؛ اما در کنار برنامه های اجرایی باید برای برنامه های پژوهشی و علمی نمایشگاه نیز  فکری کرد.

تشکیل اتاق فکر و بررسی کارشناسانه و متخصصانه ابعاد مختلف نمایشگاه و ارائه نتایج این بررسی ها به زیر گروه های مختلف قبل از برپایی نمایشگاه می تواند در این امر یاری رسان خوبی باشد.

دادن خط فکری به زیرگروه ها برای فعالیت فرهنگی و قرآنی بهتر، از وظایف این اتاق فکر است.

با توجه به اینکه مباحث قرآنی و فرهنگی گسترده و متنوع است، تقسیم بندی صحیح و متناسب با تخصص این مباحث بین زیرگروه ها قبل از تشکیل نمایشگاه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است تا بدین وسیله از موازی‌کاری و کارهای تکراری پرهیز شود.

کم رنگ بودن بخش عترت و سبک زندگی اسلامی که می توان از شرح زندگی ائمه معصومین علیهم السلام برای پوشش آن بهره گرفت از دیگر نقاط ضعف این نمایشگاه محسوب می شود؛ لذا باید دقت کرد که توجه صِرف به ظواهر، ما را از معارف قرآنی غافل نسازد تا خدایی ناکرده شاهد مهجوریت قرآن در نمایشگاه قرآن نباشیم.

 

به قلم: زهرا ابراهیمی، عضو گروه نویسندگی صریر

 

 

مشاهده در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۰ خرداد ۹۸ ، ۲۳:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
 

زهرا ابراهیمی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اصفهان، پیرامون اهمیت رسانه در اجتماع اظهار کرد: از جمله ابزارهای موجود و تأثیرگذار در هر جامعه رسانه است و از میان رسانه‌های متعدد، رسانه ملی جایگاه خاص و ویژه‌ای دارد.

فعال رسانه با تأکید بر این‌که رسانه ملی بازگوکننده باورهای جامعه است، افزود: رسانه ملی می‌تواند بازگوکننده میزان اعتقاد به باورها در یک جامعه باشد، در واقع میزان تثبیت عقاید و باورمندی و توجه به ارزش‌ها در هر جامعه‌ای از طریق بررسی برنامه‌های ارائه شونده در رسانه قابل‌درک و دریافت است، چرا که نوع برنامه‌ها متناسب با خواست مخاطب است و خواست مخاطب، تعیین‌کننده میزان اعتقاد اوست.

وی تصریح داشت: در جامعه دینی و اسلامی عملکرد نهادها و سازمان‌ها باید متناسب و همسو با اهداف متعالی دین باشد اما بعضاً دیده می‌شود که خود این نهادها به‌جای اینکه به‌عنوان ابزار دینی در تعمیق بخشی بنیه علمی و دینی و فرهنگی جامعه گام بردارند، ابزاری برای تبلیغ و ترویج بی‌فرهنگی در جامعه می‌شوند.

وظیفه روحانیت، نظارت بر کارکرد دینی رسانه ملی است

ابراهیمی با اشاره به تأکیدات مقام معظم رهبری بر لزوم ارتقا بخشی معرف دینی در حوزه‌های متعدد از جمله رسانه ملی گفت: حرکت از ایمان قشری به سمت ارتقای بخشی معرفت دینی، هدفی است که رهبر انقلاب بارها به آن اشاره‌کرده و رسانه ملی را موظف به توجه به آن کرده‌اند، بنابراین حوزه و روحانیت رسالت ویژه‌ای در هدایت جامعه و همچنین نظارت بر کارکرد دینی نهادهای جامعه دارد.

این طلبه جوان ادامه داد: خداوند در قرآن، اهل تبلیغ را در ردیف آمران به معروف و ناهیان از منکر جای‌ داده و یکی از وظائف آنان را عمل به این دو اصل حیاتی اعلام می‌کند، آنجا که می‌فرماید «باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به‌ معروف و نهی از منکر کنند و آن‌ها همان رستگارانند».

وی در ادامه متذکر شد: از جمله اموری که می‌تواند رسانه را در رسیدن به هدف دینی‌اش کمک کند، حضور روحانیون در تلویزیون است، از زمان انقلاب به بعد تلویزیون توانسته از طریق برنامه‌های گوناگون، چه میزگردهای متعدد با موضوعات متنوع دینی و چه جلسات هم‌اندیشی و پخش سخنرانی‌های وعاظ از منابر و حتی در امر تربیت کودک و نوجوان از حضور روحانیون بهره ببرد.

ابراهیمی ابراز داشت: دینی بودن تلویزیون ما تنها به حضور روحانیون آن‌هم در برنامه‌های مذهبی ختم می‌شود و تجلی شئونات مختلف دینی و ابعاد گوناگون زندگی دینی را در سایر برنامه‌های تلویزیونی کمتر می‌بینیم.

روحانیت در دام اهداف فیلمسازان

این فعال رسانه با اشاره به گرفتار شدن برخی روحانیون در دام اهداف فیلم سازان اذعان داشت: از جمله آسیب‌های حضور روحانیون در رسانه‌ها این است که برخی از کارگردانان و فیلم‌سازان مستقیم و یا غیرمستقیم از حضور آن‌ها استفاده کرده و آن‌ها را در دام اهداف خود گرفتار می‌کنند، در واقع به‌ جای آن‌که اهداف و مقاصدِ فیلم‌ساز از فیلتر اهداف دینی عبور کند این روحانیت است که خود را مجبور به عبور از فیلترِ انگیزه‌های برنامه‌سازان و فیلم‌سازان می‌بیند.

وی در ادامه بیان داشت: حضور روحانیون و مشاوره دادن آن‌ها در زمینه‌هایی که تخصص ندارند و احتمال دور زدنشان توسط فیلم‌سازان و برنامه‌سازان وجود دارد بسیار آسیب‌زاست و بالعکس حضور روحانیونی که شناخته رسانه‌ای دارند و می‌توانند به‌ خوبی به‌ عنوان مشاوره و کارشناس مذهبی و یا مشاوره اثر تولیدی و یا حتی نویسنده در تلویزیون حاضر شوند بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

وظیفه روحانیت در رسانه ملی از نگاه رهبری

ابراهیمی در خصوص تأکیدات مقام معظم رهبر انقلاب اسلامی در خصوص حضور روحانیت و قشر مذهبی در رسانه‌­های مختلف گفت: رهبر انقلاب بارها در خصوص حضور روحانیت در رسانه ملی تأکید داشته‌اند، به‌ طوری‌که می‌فرمایند «حضور روحانیون در صدا و سیما فقط به معنای سخنرانی و وعظ و خطابه نیست بلکه باید حضوری عمیق‌تر و تأثیرگذارتر باشد، انجام این وظیفه مهم نیازمند مجموعه‌ای روحانی و مطلع از مسائل هنری به‌ویژه چگونگی بروز انحراف در این مسائل و آشنا با راه جلوگیری از انحراف در جهت‌گیری‌های فرهنگی و هنری است. لازمه تشکیل چنین مجموعه‌ای از مشاوران روحانیِ صاحب‌نظر و آگاه و توانا در صدا و سیما، امکان اعمال‌نظر و جهت‌دهی صحیح در برنامه‌ها است».

این طلبه جوان عدم توانایی ارتباط روحانیت با عموم مردم را یکی دیگر از آسیب‌های حضور آنان در رسانه‌ها دانست و ابراز داشت: از دیگر آسیب‌های حضور روحانیون در برخی برنامه‌های تلویزیونی این است که روحانی که به‌ عنوان کارشناس مردم در برنامه حاضر شده توانایی برقراری ارتباط با مخاطب را ندارد و با به‌کارگیری اصطلاحات و واژه‌های تخصصی و حوزوی در کلامش، مخاطب را از انتخاب شبکه پشیمان می‌کند.

حضور بازیگران در لباس روحانیت، تبلیغ سبک زندگی دینی است

وی در ادامه خاطرنشان کرد: ظاهر شدن برخی از بازیگران در لباس روحانیت از دیگر مواردی است که امروزه بیشتر با آن مواجه هستیم، گاهی بازیگری در لباس روحانیت قرار می‌گیرد و آن روحانی تمام هم‌وغمش رفع مشکلات مردم است و زندگی‌اش به‌گونه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که کوچک‌ترین مسائل شرعی و اخلاقی را به بهترین شکل رعایت می‌کند، در این نوع برنامه‌ها حتی رعایت حریم‌ها و ضوابط توسط آن بازیگر به‌ خوبی به نمایش در می‌آید و این خود به‌ نوعی می‌تواند تبلیغ سبک زندگی دینی باشد.

ابراهیمی افراط و تفریط در به تصویر کشیدن روحانیت در رسانه را عامل دوری مردم از روحانیت خواند و یادآور شد: در سال‌های اخیر حضور بازیگران در نقش روحانی به‌ شدت ضعیف بوده و نتیجه‌ای جز تنزلشان روحانیت در رسانه ملی نداشته است، در برخی از برنامه‌ها عملکرد این روحانیون بسیار ساده و سطحی و گاهی همراه با افراط و تفریط به تصویر کشیده شده است که این امر نتیجه‌ای جز فاصله روحانیت از مردم و وارونه نشان دادن سبک زندگی دینی ندارد.

وظیفه روحانیت، جهت‌دهی صحیح فرهنگی در رسانه ملی است

این فعال رسانه تأکید داشت: تولیدات سبک در رسانه، نتیجه عدم وجود منبع تغذیه فکری است و این خلاء باید توسط روحانیون متخصص از طریق ارائه سوژه و در قالب یادداشت و فیلم‌نامه و تبیین مؤلفه‌هایی که موجب تغییر سبک زندگی افراد می‌شود، جبران شود.

وی با بیان تذکرات مقام معظم رهبری در خصوص نقایص موجود در مسائل فرهنگی به‌ویژه صداوسیما گفت: رهبری بارها در دیدار با طلاب متذکر شده‌اند که «من بخشی از نقایص موجود در مسائل فرهنگی به‌ویژه صداوسیما و آموزش و پرورش را متوجه روحانیت و حوزه علمیه می‌دانم زیرا وظیفه جهت‌دهی صحیح فرهنگی و منطبق با ارزش‌ها و اعتقادات دینی بر عهده روحانیت و حوزه علمیه است».

ابراهیمی در پایان اذعان داشت: جامعه امروز نیازمند ارتباط پویا و اثربخش بین حوزه و رسانه است ارتباط پویا و اثربخش بین حوزه و رسانه هستیم چراکه ازیک‌طرف روحانیت مروج هنجارهای دینی است و از طرف دیگر رسانه می‌تواند در ایجاد گرایش فکری، عاطفی و ارزشی اثرگذار باشد و همکاری این دو نهاد با یکدیگر می‌تواند نتیجه مطلوبی را به بار نشاند.

 

مشاهده در خبرگزاری فارس

 

زهرا ابراهیمی
۲۰ خرداد ۹۸ ، ۲۲:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هرا ابراهیمی از نویسندگان حوزوی استان اصفهان که سابقه حضور به عنوان کارشناس مرکز ملی پاسخگویی هم دارد، در گفت وگو با خبرنگار«حوزه» از اصفهان، پیرامون گروه تبلیغ نوین صریر اظهار کرد: گروه نویسندگی صریرزیر نظراداره هنری دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، از بهمن ماه سال نود و شش فعالیت خود را به صورت رسمی در قالب یکی از گروههای تبلیغ نوین آغاز کرد.

وی بیان کرد: این گروه در ابتدا به صورت خودجوش با برگزاری جلسات هفتگی در محل دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان واقع درخیابان حافظ، به تثبیت جایگاه خویش به عنوان یک گروه تبلیغی پرداخت.

ابراهیمی خاطرنشان کرد: تمامی اعضای گروه صریر از طلاب و مبلغین فعال حوزه علمیه اصفهان هستند که با حمایت دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، با قلم خویش دغدغه مند بودن خود در مسائل دینی و اجتماعی را به منصه ظهور می رسانند.

 وی اذعان کرد: "صریر" قصد دارد با کسب مهارت‌های نویسندگی با رویکرد پرورش تفکر نقادانه و تحلیل‌گرایانه در امرجهت دهی به طلاب اهل قلم و فعالان ادبی حوزه های خواهران گام بردارد وبا مأنوس‌کردن بیشتر طلاب به امر نگارش،  به ابلاغ معارف الهی بپردازد.

مسئول گروه نویسندگی  صریر  عنوان کرد: گروه صریر از همان ابتدا برای تقویت خودباوری اعضاء، اقدام به ارسال نوشته های طلاب برای برخی از خبرگزاری ها و روزنامه ها کرد، اکثر نوشته ها در قالب یادداشت، داستان و خاطره ارائه شده است و تا کنون بیش از هفتاد متن از اعضای گروه در خبرگزاریها و روزنامه ها منتشر شده، تمامی متنهای منتشر شده در وبلاگ گروه نویسندگی صریر بازنشر داده شده است.

وی بیان کرد: از جمله آثار این گروه می توان به "اربعین نوشت" اشاره کرد؛ "اربعین نوشت" نشریه الکترونیکی بود که به همت گروه صریر به رشته تحریردر آمد و در اربعین ۹۷ توسط خبرگزاری حوزه منتشر شد.

ابراهیمی تصریح کرد: به نظر می رسد حجم دروس حوزه به قدری است که گاهی فرصت را برای شکوفایی استعدادهای هنری طلاب سلب می نماید لذا حمایت از طلاب اهل قلم توسط دفتر تبلیغات گامی موثر در جهت مجال دادن به هنر مکتوب در کنار سنت شفاهی است.

وی با اشاره به  دور نمودن طلابِ مبلغ از آشفته نویسی، منسجم کردن ذهن و اندیشه برای رسیدن به هدف منسجم نویسی از طریق برگزاری دوره ها و طرح های آموزشی و تعمیق بخشیدن به نگاه طلاب در موضوعات اجتماعی به عنوان بخشی از اهداف شکل گیری گروه صریر ادامه داد:  ارائه ی حرف  و دغدغه ی طلاب در قالبهای نوشتاری، ادبیات زدایی و احساسات زدایی از نوشته ها و تبدیل آنها به نوشته های ارزشی، تمیز قائل شدن بین ساده نویسی و سطحی نویسی و تقویت قدرت نقد در طلاب، برای جلوگیری از بیمار نمودن ذائقه مخاطبین توسط نوشته های ضعیف از دیگر اهداف این گروه است که با توکل بر خداوند و عنایت مسئولین به انجام خواهد رسید.

مسئول گروه نویسندگی  صریر  در پایان نیز از تمامی طلاب خواهری که علاقمند به نوشتن هستند دعوت می کنیم از طریق مراجعه به اداره هنری دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، در این گروه صریر ثبت نام کرده و به عضویت گروه در آیند.

 

 

 

مشاهده مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۰ خرداد ۹۸ ، ۲۲:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از اموری که در رابطه با زنان،  بسیار مورد بحث و بررسی قرار می گیرد مسأله ی اشتغال زنان است. در این رابطه برخی نگاه افراطی داشته و به زن اجازه اشتغال در هر حیطه و با هر شرایطی را می دهند و او را در انتخاب شغل و فعالیت، آزادِ مطلق تصور می کنند. برخی نیز از آن طرف بام افتاده و مشغول شدن زن به هر نوع فعالیتی را بر خلاف وظیفه ی او می دانند و همواره  در مسیر اشتغال زنان سنگ اندازی می کنند.

اما دیدگاه اعتدالی اسلام بر هر دو نظر فوق خط بطلان کشیده و برای زن وظایف و مسئولیت هایی را تعریف می نماید.

مهمترین وظیفه در نگاه اسلام برای یک زن، تربیت فرزند و حفظ خانواده است، اگر زن توانایی انجام این وظایف را به خوبی داشته باشد می تواند و بلکه گاهی حتی لازم است که  در سایر فعالیت ها نیز شرکت نماید.

اگر بخواهیم خانواده را همچون بنایی فرض نماییم، ستون اصلی و محور مهم و زیر بنایی آن، وجود زن است. در واقع اصل خانواده و پابرجا بودن آن به زن برمی گردد و به همین دلیل است که دشمنان وقتی قصد داشته باشند، خانواده را مورد تهاجم قرار دهند سراغ ریشه ی اصلی آن یعنی زن می روند؛ چراکه با تزلزل زن، خانواده و حتی جامعه متزلزل می شود.

این حجم از تأثیرگذاری زن در خانه و جامعه می تواند اهمیت او و کاری که انجام می دهد را روشن نماید.

مهمترین وظیفه برای زن، سرپا نگهداشتن کانوان خانواده است حال باید دید اشتغال زنان چه تأثیر مثبت یا منفی بر روی این مسأله دارد؟

با توجه به شرایط مختلف زندگی و همچنین ویژگی ها و توانایی ها و استعدادهای متفاوتی که بانوان دارند، نمی توان نسخه ی واحدی برای حضور در اجتماع یا عدم حضور آنان پیچید.

برخی از زنان توانایی لازم در اداره خانه و تربیت همسر و فرزند داری را دارا می باشند و در کنار آن نیز واجد پتانسیل لازم برای کار و درس و آموزش هستند و نه تنها شغل و کار آنها را از وظایف اصلی شان دور نمی کند؛ بلکه در موفقیت بیشتر آنان در زندگی نیز تأثیرگذار است؛ اما بالعکس برخی دیگر ممکن است توانایی مدیریت زمان و برنامه ها را نداشته باشند و اگر بخواهند برای حضور پررنگی در اجتماع برنامه ریزی کنند، مجبورند از رنگ و لعاب حضورشان در خانه بکاهند و همین امر منجر به آسیب رساندن به فرزندان و اساس خانواده شود.

امروزه برخی از زنان جامعه ی ما به فعالیت ها و شغل هایی مشغولند که با هویت زنانه آنها فاصله دارد و علاوه بر این، نوع شغل و زمان و شرایط آن منجر می شود که وظیفه اصلی کدبانویی بانوان تحت الشعاع قرار گیرد؛ قطعا وجود چنین فعالیت هایی برای خانواده و اجتماع مضر است.

از جمله وظایف مهم یک زن در خانواده وظیفه ی مادری است. مادر بودن در نگاه آموزه های اسلام جایگاه رفیعی دارد و به دلیل تأثیرگذاری عمیق وجود مادر بر فرزندان، اسلام بر فعالیت هایی صحّه می گذارد که تأثیر نامطلوبی بر این قضیه نداشته باشد.

خرج عواطف و بذل محبت و پرورش فرزندان به گونه ای که بدون احساس ذلت و حقارت بار بیایند و همواره عزت نفس داشته باشند، از مهمترین فاکتورهای لازم در تربیت است.

برخی از شغل ها در ایجاد حس محبت مادر به فرزند و وظیفه شناسی او تأثیر مثبتی دارند اما بالعکس برخی از فعالیت ها به گونه ای است که زن را بی رحم نموده و از عواطف او می کاهد؛ لذا باید به ویژگی شغل ها و تأثیرات روحی آنها توجه نمود تا منجر به آسیب رسانی نشود.

نیاز فرزند به مادر و مخصوصا به بذل عواطف و محبتش در دوران تولد و کودکی بسیار بیشتر از سایر دورانهاست بنابراین اگر مادران قصد انجام فعالیت های دیگری را دارند، حداقل فعالیت ها را به دورانی غیر از نوزادی و کودکی فرزندانشان معطوف نمایند؛ چراکه در این دوران طلایی هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند جای مادر و محبتش را بگیرد.

برخی از مادران فکر می کنند با کار و دارا بودن شغل می توانند بخشی از مشکلات اقتصادی را حل کنند و مسیر زندگی خود و فرزندانشان را هموار نمایند؛ اما باید دقت کرد که شاید کار مادران بتواند باری از دوش خانواده ها بردارد و مشکلات اقتصادی را کمی کم رنگ نماید؛ اما در عوض  به دلیل حذف فرصت لازم برای بذل عواطف در خانواده ها، مشکلات عدیده ی دیگری را فراهم خواهد آورد.

عده ای از زنان شاغل نیز به دلیل مشغولیت های زیاد ترجیح می دهند از مادرشدن خودداری نمایند و فرزندآوری را به دلیل وجود شغل به تعویق می اندازند، باید دقت کرد که این مسأله نیز بر خلاف طبیعت زنانه است و باید ازآن اجتناب نمود.

 از نگاه اسلام حذف نقش زن در خانوده به خاطر حضورش در اجتماع و یا حذف نقش زن در اجتماع به خاطر حضورش در خانواده هر دو اشتباه است، بلکه زنان باید با در نظر گرفتن اولویت نقش مادری و همسری به فعالیت های اجتماعی متناسب با شأن و شخصیت زنانه شان بپردازند.

باید قبول کنیم که برخی از شغل ها متناسب با ساختار وجودی زن نیست؛ پس دلیلی ندارد که زنان ما بخواهند به بهانه حضور زن در اجتماع، تن به کاری دهند که بر خلاف طبیعتشان است.

زنان باید در انتخاب شغل در جامعه به باید‌ها و نبایدهای آن پایبند باشند.  بحث رعایت حریم محرم و نامحرم و پرهیز از اختلاط و تأکید بر نقش‌های همسری و مادری به گونه‌ای که فرزندان، آسیب نبینند از جمله موارد قابل توجه در این قضیه است.

ویژگی های روحی و جسمی و لطافت زنانه و طبع با احساس بانوان با وظیفه ی فرزند پروری و همسرداری آنان متناسب است.

برخی از شغل ها منجر می شود که زنان فرصت لازم برای فرزندان را نداشته باشند و این وظیفه ی مهم به دست پرستار، کلاس، تلویزیون و ... سپرده می شود؛ حال باید دید کدام یک از این امور می تواند جای مادر را بگیرد؟!

 

مشاهده در خبرگزاری حوزه

 

 

زهرا ابراهیمی
۱۲ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

عاشق که باشی هر کجای دنیا هم که منزلت باشد باز دلت می خواهد برخی از لحظه های ناب را در بین الحرمین تجربه کنی. لحظه ای مثل تحویل سال و یا لحظاتی همچون ظهر روز اربعین.

اگرچه ادعای عاشقی نمی کنیم، اما بودن ناممان در لیست زائران حضرتش افتخاریست بی بدیل که به آن می بالیم.

هوا نسبتا گرم است و نمی‌خواهیم لحظه تحویل سال نو و بودن در بین الحرمین را از دست بدهیم، اصلا دلیل آمدنمان درک همین لحظه است و این حضور را گام دیگری برای رسیدن به قله سعادت می‌دانیم.

سال کهنه، نزدیک غروب، نو می شود و ما باید چند ساعتی قبل از سال تحویل، در بین الحرمین حاضر شویم. از مسیر خانه تا مقصد مثل همیشه تلاش می‌کنیم تا با نصیحت هایی مشفقانه انگیزه ای برای تغییر و تحول در فرزندانمان ایجاد کنیم.

لباس نو و قلبی آکنده از هیجان برای منی که تا به حال بودن در بین الحرمین را به این شکل تجربه نکرده ام بسیار لذت بخش است. هر جا سر می چرخانیم دل های عاشقی را شاهد هستیم که عشقشان را با ناله ها، ضجه ها و دعاها بر زبان می آورند. ما نیز خود را مشغول خواندن دعا می کنیم. فروردین امسال، همنشین ماه رجب است و کربلا شاهد جمعیتی عظیم  از خیل مشتاقان.

من اینجا چه می کنم؟! انگار از همیشه نزدیک ترم. مشغول یافتن راهم در مسیری معنوی، که ریشه در اعماق وجودم دارد.

دعای یا مقلب القلوب را که خواندیم با ذکر لبیک یا حسین(ع) آمیخته اش کردیم تا شاید خداوند به واسطه قلب مهربان حسین(ع) قلوبمان را متحول نماید؛ حکمت، آرامش فکر و نجات از روزمرگی در رأس دعاهایی بود که طلب کردیم. از خداوند خواستیم که نسبت به بشر و محنت هایی که بشر در حال تحمل آن است همچون درخت تنها نظاره گر نباشیم.

مراسم تحویل سال که تمام شد به دلیل ازدحام زیاد و به خاطر بچه ها کمی از جمعیت فاصله گرفتیم. در فکر جستجوی راهی میانبر برای رسیدن به فضای حرم بودیم که ناگهان التماس عاجزانه پیرزنی رشته افکارمان را به هم ریخت. با چهره ای وحشت زده و صدایی غریب، از ما می خواست که راه را نشانش دهیم، انگار از کاروانشان جدا شده و در شلوغی جمعیت گم شده بود.

با وجودی که لهجه کُردی اش مانع از فهم کلامش می‌شد، اما به خوبی حس نیازش را درک می کردیم. تنها چیزی که می‌دانست اسم هتلی بود که در آن ساکن بود و دیگر هیچ.

او را نزد راهنمایان حرم بردیم و با وجودتسلط ناکافی بر زبان عربی، منظورمان را به راهنما رساندیم. هتلی که پیرزن در آن ساکن بود بسیار با حرم فاصله داشت؛ آدرس را به او دادیم و از او خداحافظی کردیم اما او قصد خداحافظی از ما را نداشت.

چشمانش را به چشمانمان دوخته و نگاهش را در نگاهمان گره زده بود و معصومانه از ما می خواست تا او را به هتل برسانیم. می‌گفت: می ترسد که تنها برود. در آن جمعیت زیاد نیز توان پیدا کردن کاروانش را هم نداشت. ما نیز از شدت خستگی انگار توان کمک به او را نداشتیم. بالاخره تصمیم گرفتیم او را به هتل برسانیم.

راه طولانی بود و ما مجبور بودیم مسیر زیادی را طی کرده و دوباره از بین الحرمین به هتل خودمان بازگردیم. شاید چیزی حدود دو ساعت راه رفتنمان طول کشید. جمعیت به قدری زیاد بود که رد شدن از آنها و جمع کردن حواسمان برای اینکه فرزندانمان نیز در این مسیر گم نشوند کار ساده ای نبود. بچه ها خسته شده بودند و شروع کردند به گله و شکایت و ما نیز مثل همیشه باید از وجود انجام وظیفه و پناه دادن به دیگران برایشان تصویرسازی می‌کردیم.

شادی را در چهره پیرزن می‌دیدیم، او نیز ...

لبخند می زد، ما نیز ...

ساکت و با شتاب عازم مقصد شدیم. در همین لحظات بود که ناگهان چشمم به ساعت افتاد و یادم آمد که ساعت شام در هتلی که خودمان در آن مستقر بودیم در حال گذشتن است. اگر به موقع به هتل نرسیم شام را از دست می دهیم. البته که من، مادرم و البته که این فکر بیشتر به خاطر فرزندانم در ذهنم تداعی شد، اگر نگویید که توجیه می کنم.

در ذهنم و نه در واقعیت، تنها و تنها در خیالم با خودم حرف می زدم که اگر این پیرزن را به دست راهنمایان حرم سپرده بودیم بهتر بود؛ هم او به مقصد می‌رسید و هم ما به شام.

در بین راه، پیرزن مدام حضورم را می طلبید اما انگار ظرفیتم ته کشیده بود. بالاخره او را به مقصد رساندیم. اما برگشتن از این راه طولانی کار را برای ما سخت تر کرده بود؛ چراکه موقع رفتن، انگیزه ای همچون وجود او، پاهایمان را به جلو می‌راند و حالا دیگر او نبود.

به هر سختی که بود خود را به بین الحرمین رساندیم تا با عبور از آن به خیابانی که هتل خودمان در آن قرار داشت برسیم. حالا بودنمان در بین الحرمین ما را مُجاب می‌کرد تا دوباره سلامی محضر حضرت ارباب دهیم. در حال سلام دادن بودیم که ناگهان یکی از راهنمایان حرم با بیسیمی که در دست داشت بین آن همه جمعیت، به ما نزدیک شد. تعجب کردیم! او بعد از سلام و احوالپرسی گرم، دست همسرم را گرفت و با خود برد. به نظر می‌رسید می‌خواهد جایی یا چیزی را نشانش دهد، ما نیز پشت سرشان با یک دنیا سؤال آنها را همراهی کردیم.

به ناگاه خود را روبروی دارالضیافه حضرت دیدیم. او ما را به غذای حضرت دعوت نموده بود. از همسرم خواست تا با او به مهمانخانه برود، بعد از چند دقیقه انتظار، همسرم با دستانی پر از غذا برگشت، چندین برابر غذایی که قرار بود در هتل بخوریم. غذاهایی که لذت خوردنش چیزی کم از غذای حرم حضرت رضا(علیه السلام) نداشت.

بسته های غذا را که دیدم در خود شکستم و با خود گفتم:

ای وای بر من ...

و ای وای بر کوته نظری ام ...

آقاجان چه می خواستید به من بگویید؟!

می خواستید بگویید که خودتان هوای زائرتان را دارید؟!

می‌خواستید بگویید که اگر یک قدم برای زائرتان برداریم می بینید و سریع پاسخ می دهید؟!

آقاجان خجالت زده ام کردید تا به من بگویید زائرتان هیچ منتی بر هیچ کس ندارد؟!

من که چیزی بر زبان نیاوردم. من فقط در فکر ناقص خویش ...

می خواستید بگویید که هیچکدام از آموخته هایم ریشه ندوانده و هیچکدام تأثیر پایداری در من نداشته؟!

آقاجان با یک دنیا خجالت چه کنم؟!

با یک عمر شرمندگی از آنچه فقط در ذهنم آمد و نه در زبانم.

حالا حال زائران اربعین را می فهمم، حالا می توانم درک کنم چرا زوار اربعین زمین و زمان را به هم می‌دوزند تا روز اربعین در محضر یار باشند. حالا دلیل این همه بخشندگی مردم عراق را می فهمم و حالا شاید به راحتی می‌توانم درک کنم این که یک عراقی سرمایه یک سالش را نذر زائر آقا می کند یعنی چه؟

حسین جان، جاده های گوناگونی را زیر پا می گذاریم، می لغزیم، سقوط می کنیم، تسلیم می شویم، اما دوباره باز می گردیم؛ چراکه می دانیم تنها پناه همه بشریت شمایید. می‌دانیم جهانی معنوی وجود دارد که به جهان ما نفوذ می کند و در آن جهان محاسباتیست که با دنیای مادی سازگاری ندارد اما با کرم شما خاندان به خوبی جور در می آید.

 

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

 

زهرا ابراهیمی
۱۲ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر