"باز نشر"

هرآنچه نگاشتیم و منتشر شد، اینجا بازنشرش می دهیم.

"باز نشر"

هرآنچه نگاشتیم و منتشر شد، اینجا بازنشرش می دهیم.

۱۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است


فرصت برابر

 

 

حوزه/ طلاب و تشکل های طلبگی با نوشتن طرحهای خود و ارائه ی آن، در صورت توانایی دفاع منطقی از طرح، خود مجری طرح شده وبه عملی کردن آن می پردازند.

 

 

 

زهرا ابراهیمی
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


به یاد «او» بودن باید اثراتی را به دنبال داشته باشد!

از لفظ تا معنی…

هر چند ذکر لفظی نیز پیش زمینه رسیدن به ذکر قلبی است اما ذکر لفظی مقصد نهایی در یاد خداوند تلقی نمی شود.

ندای اصفهان، زهراابراهیمی(کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات)

انسان همواره به آرامش نیازمند است و به اقتضای فطرتش طالب آرامش. او هر بار آرامش را در چیزی می بیند و برای رسیدن به آن  تلاشی بی وقفه می کند. گاهی آرامشش را در یافتن یک وعده غذا می یابد و گاهی در خواندن یک صفحه کتاب. اما همواره بعد از رسیدن به آنچه مقصود نهایی تصورش می کرد، آتش درونی اش سرد شده و دوباره جویای امری دیگر است. گویا این چرخه هر روز و هربار تکرار می شود و انسان در چرخه دویدنها و رسیدن ها و باز سیر نشدن ها گرفتار است.

اگرچه انسان با تلاش، خود را به آنچه می خواهد می رساند اما باز دچار دلهره و اضطراب است و کثرت اضطرابها و نگرانی هایش او را آزرده خاطر می سازد.

کمال گرایی انسان بی نهایت است و او همواره می خواهد و هرگز سیر نمی شود، بنابراین اگر به منبعی نامتناهی متصل نباشد بعد از هر رسیدنی و آرامشی موقت دوباره اسیر اضطراب خواهد شد.

آری تنها راه فائق آمدن بر نابسامانی های روحی، برقراری ارتباط با سرچشمه پاکیها و خوبی هاست.

بشر امروز به اندازه ای که از خداوند فاصله گرفته به همان اندازه نیز از آرامش جدا شده است. ارتباط با خداوند همسو با نظام تکوین است و قطع ارتباط با او بر خلاف این نظام. به همین دلیل است که وقتی یاد او در دلها بی رنگ شود هرچقدر هم انسان از سایر جهات بی نیاز شود باز هم انگار چیزی در زندگی کم دارد.

زندگی و حیات مادی گاهی کاستی هایی را به دنبال دارد که نتیجه آن جز اندوه چیز دیگری نخواهد بود. گاهی نیز انسان در همین زندگی دنیایی غرق در نعمت می شود و اگرچه کاستی ندارد اما این بار سرمست غرور شده و از شخصیت انسانی اش فاصله می گیرد. یاد خدا از یک طرف اندوههای ناشی از کاستی ها را بر طرف می کند و از سویی دیگر غرور حاصل از سرمستی ها را.

اگرچه عرف مردم ذکر را تنها درگردش زبان و حرکت لبها و شمارش دانه های تسبیح می بینند اما قطعا ذکر و یاد الهی چیزی عمیق تر و فراتر از ذکر لفظی است؛ هر چند ذکر لفظی نیز پیش زمینه رسیدن به ذکر قلبی است اما ذکر لفظی مقصد نهایی در یاد خداوند تلقی نمی شود.

بعضی مواقع وقتی از ذکر و یاد خداوند صحبت می شود برخی فکر می کنند همواره به یاد خدا هستند و دلیل این امر را این مطلب می دانند که آنها هرگز خدا را فراموش نمی کنند و دائما چیزی در درون، آنها را متوجه خداوند می نماید. اگر چه این حالت حالتی نیکوست و این ادعا تا حدی صحیح اما در عین حال باید توجه نمود که وجود ذکر و یاد خداوند در زندگی انسان از طریق آثارش ثابت می شود در واقع به یاد “او” بودن باید اثراتی را به دنبال داشته باشد و الا اگر تنها در ذهن خویش به یاد “او” باشیم و در زندگی اثری از یادش وجود نداشته باشد گویا اصلا ذکری و یادی صورت نپذیرفته است.

بنابراین باید دقت کرد از لفظ تا معنا فاصله ایست بسیار که اگر لطف او نباشد و مهربانی اش ما را در حرکت نگاه ندارد هرآن خطر انحراف و لغزش در کمین ماست.



مشاهده یادداشت در ندای اصفهان




زهرا ابراهیمی
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه...

خواهر خورشید!

آری، هرچند خستگی ها حوصله مان را کم کرده اند و به ناچار خود را گرفتار یک لقمه نان می بینیم اما گره کردن دستانمان بر رشته ای از چادر شفیعه محشر حلاوتی دارد که به برکتش می توانیم در مسیر صحیح ثابت قدم بمانیم...


ندای اصفهان، زهرا ابراهیمی

برای درک حضورش، لازم نیست به دیاری بعید سفر کنی، بلکه با اندک تأملی به درون خویش، معنویت وجودی ات را وامدار توسل به این بانوی بزرگ خواهی یافت.

فاطمه معصومه نه متعلق به شهر قم، که متعلق به سرزمین اسلام می باشد چرا که وجودش در ثمربخشی آموزه های اسلام بسیار تأثیرگذار بوده و هست.

در توصیف منزلت بانوی آب و آفتاب همین بس که ایشان امامزاده ی بلا فصل هستند. از یک طرف دختر امام و از طرفی خواهر امام و سویی دیگر عمه ی امام …

حرم مطهر و مضجع شریف حضرت معصومه سلام الله علیها بابی است برای توسل علماء و بزرگان، به گونه ای که آنها بهره های علمی و معنوی خویش را نه از آنِ خود، که هدیه ای از سوی این بانو می دانند.

هر کس به فراخور وسعت وجودی اش، از او طلب می کند، از درخواست برای حل مشکلات مادی گرفته تا توسل برای حل مسأله ای علمی.

بانو، کریمه است و کرامتش ریشه در گذشته های از یاد رفته دارد. کرامتی که باید در بیش از هزار سال پیش جستجویش کرد در همان زمانی که قم بیابانی خشک و غریب و زمینی بلا زرع بود اما به برکت وجود این بانو مرکز تعلیم و تعلم علوم اسلامی شد تا جایی که آموزه های دین از این سرزمین به جهان اسلام صادر گردید.

و اینجاست که می توان به راحتی اذعان نمود که این خاندان حیات و مماتشان هر دو آباد کننده است.

عبادت، خضوع و خشوع، شب زنده داری و روزه داری و همچنین محدثه بودن از جمله ویژگی هایی است که وجود این بانو را از سایر امامزادگان متمایز نموده است.

روایاتی که از این بانوی بزرگوار نقل شده است غالبا در موضوع امامت است و همین امر نشان از تلاش مقدس ایشان برای اثبات امر ولایت دارد.

چرا جای دور می رویم؟! اصلا حرکتشان از مدینه به سمت خراسان گویای ذوب شدن ایشان در ولایت است. همچون زینبی که عاشقانه به دنبال حسین آمد این بار با تکرار تاریخ فاطمه معصومه، قصد رضا می کند. هجرت با زندگی این خاندان، عجیب عجین شده است!!!

در دنیایی که هیچ وقت به اندازه حالا دچار تفرقه نبوده و بالاجبار هر روز با واقعیت هایی تلخ، روزگار سپری می کنیم، توجه عمیق و دقیق قلبی به پاره تن امامت و ولایت یعنی حضرت معصومه سلام الله علیها می تواند آرامشی عجیب را برای قلبهایمان رقم بزند.

آری، هرچند خستگی ها حوصله مان را کم کرده اند و به ناچار خود را گرفتار یک لقمه نان می بینیم اما گره کردن دستانمان بر رشته ای از چادر شفیعه محشر حلاوتی دارد که به برکتش می توانیم در مسیر صحیح ثابت قدم بمانیم….

وجود خواهر خورشید برای سرزمین ما برکتی است بی بدیل که به یُمن قدومش پیشانی بر خاک می ساییم و با هم زمزمه می کنیم این بخش از زیارت نامه ی ایشان را:

یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فانّ لک عند الله شأنا من الشأن…



مشاهده یادداشت در ندای اصفهان



زهرا ابراهیمی
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


سبک زندگی اسلامی حلقه ای مفقوده در آموزش

قطعا آگاهی نسبت به حقوق، حقی است مسلم که نادیده گرفتن آن از بدترین مصادیق ظلم بشمار می رود، اما نکته اینجاست که آموزش تک بُعدی و یک جانبه در این باب، پرواز با یک بال است

ندای اصفهان، زهرا ابراهیمی(کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)

اینجا همه چیز از من شروع می شود؛ تمام تلاشها برای تغییر من صورت می گیرند و تمام نصایح و اندرزها در جهت ترمیم منِ من خودنمایی می کنند.

اینجا در سبکی که منطبق بر فطرت دست ناخورده من است، دستوراتی ناب وجود دارد که تمرکزش بر انسان سازی بیشتر از هرچیز دیگر است.

در سبک زندگی اسلامی برای تک تک ما در هر مقام و موقعیتی که باشیم وظایف، مسئولیتها و انتظاراتی تعریف شده است که دائما در شرایط مختلف به ما گوشزد می شود.

اینجا خطاها قبل از هر چیز و هرکس متوجه من می شود و این بهترین گام است در جهت اصلاح فرد و اجتماع.

اگر کمی با دقت به اطرافمان نگاه کنیم و یا کمی گوشهایمان را تیزتر کنیم، به وضوح می بینیم و می شنویم آنچه از آگاهی و آشنایی افراد نسبت به حقوقشان بدانها تعلیم داده شده است چه بلایی بر سر جامعه آورده است.

برای زوجهای جوان در کلاسهای آموزشی قبل از ازدواج، بیشتر از اینکه بخواهند تکلیفشان را تبیین نمایند، حقوقشان را بازگو می کنند و آنها را از حقوقشان مطلع می سازند.

به بچه ها نیز در مدرسه حقوقشان را یادآوری می نمایند و در رسانه و روزنامه و هرآنچه مردم ازآن درس می گیرند، کلاس تدریس آشنایی با حقوق به صورت مستقیم و غیر مستقیم، تمام و کمال برپا می شود و همین امر بستر لازم برای جنگ و نزاعی خشن بین گروههای مختلف را فراهم آورده است، تا جایی که گاهی شاهد هستیم که زنان جامعه ما در صدد احقاق حقوق خویش در دادگاهها از این سو به آن سو روانه می شوند و فرزندانمان نیز برای احقاق همان حقوق جسورتر.

قطعا آگاهی نسبت به حقوق، حقی است مسلم که نادیده گرفتن آن از بدترین مصادیق ظلم بشمار می رود، اما نکته اینجاست که آموزش تک بُعدی و یک جانبه در این باب، پرواز با یک بال است.

حلقه مفقوده در کنار آموزش حقوق، آموزش وظایف و تکالیفی است که وجود دارد، چرا که حیات حقوق در گرو انجام وظایف است. اگر شخص وظیفه اش را به خوبی انجام ندهد مستحق حقی نخواهد بود و این نکته ای است که کمتر بدان توجه می شود.

سبک زندگی اسلامی تأکید بر این امر دارد که آنچه درون فرد هست بیرونش را شکل خواهد داد و بر همین اساس خودشناسی به عنوان سودمندترین معارف معرفی شده است چرا که نتیجه خودشناسی چیزی جز خودسازی نخواهد بود. در این سبک توجه به اخلاق و گرایش به اخلاق مداری منجر به تقویت روحیه گذشت و صلح خواهد شد و همین امر باعث می شود تا شخص بیشتر از اینکه بخواهد بر حقوقش پافشاری کند، ذهنش را معطوف وظایف و مسئولیت هایش کند.

سبک زندگی اسلامی با چیزی که امروزه از سبک زندگی می‌شناسیم، فاصله ای بسیار دارد و برماست که با تکیه بر اخلاق مداری و تقدم اخلاق بر حقوق در کاهش این فاصله کوشا باشیم.



زهرا ابراهیمی
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در وجود آدمی نیازهای متعدد روحی وجود دارد که مستلزم پاسخگویی مناسب می باشد، اما متاسفانه انسان گاهی اصلا به این نیازها توجهی ندارد و به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آنها نیست و گاهی نیز با وجودی که نیاز درونی اش را حس  می کند اما در دریافت پاسخ، مسیری غلط را می پیماید.

از جمله نیازهای مهم روحی انسان، ارتباط انسان با خود است.بشر امروز علیرغم پیشرفتهای متعدد در برقراری ارتباطات، در بازشناسی این نیاز به شدت ضعیف عمل کرده است.

مشکل انسان امروز، در برقراری ارتباط با دیگران نیست بلکه در عدم برقراری ارتباط با خویش است.گم کردن خود و دفن شدن حقیقت وجودی او در لابلای نیازهای مادی، او را از خود بیگانه نموده است و اگر بشریت برنامه ای برای ارتباط انسان با خود، نداشته باشد شاهد فجایع و مصائب بزرگتری خواهد بود.

ارتباط انسان با خود، او را به تفکر در مورد رفتارها و گرایشهایش وا می دارد و همین تأملهاست که صبر او در برابر معصیت و خطا را افزون می کند.

از جمله فواید ارتباط انسان با خود، رفع غفلت است. وقتی انسان از درون خویش بر خویشتن ناظری گماشت، تذکرها و نصایح آن ناظر درونی، او را به خود می آورد و غفلتش را می زداید.دستور به تفکر قبل از شروع هر کاری و مکث قبل از هرگفتاری ناظر به همین موضوع است.

بر ما لازم است که بر میزان ارتباط با خود بیفزاییم و هر روز مدت زمانی را ولو محدود، به فکر کردن و اندیشیدن در خود اختصاص دهیم و به فرزندان خویش نیز از همان دوران کودکی فکر کردن در مورد خود و رفتارهایشان را بیاموزیم.

هرچقدر خلوت انسان با خود بیشتر باشد، بهره گیری اش از نیروی عقل نیز افزون تر خواهد بود. البته منظور از خلوت خود با خود، متارکه ی دنیا نیست چرا که زندگی اجتماعی و بودن در بین دیگران، جزء لاینفک زندگی بشر است اما در عین حال می توان در جمع بود و با خود نیز خلوت نمود و نتیجه ی این خلوتهای درونی برای انسان این است که حلال، او را از شکر باز ندارد و حرام، صبرش را نرباید.


محل نشر: روزنامه زاینده رود





زهرا ابراهیمی
۲۰ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


نیازسازی یا نیاز سنجی؟

هر چند وجود مشکلات اقتصادی در جامعه اسلامی،  ترجمه ای واضح بر عدم اجرای عدالت است و این بی عدالتی ها نقشی موثر بر تربیت فرزندان دارد، اما از این مهم که بگذریم نمی توانیم نقش والدین را در تاثیرگذاری منفی بر تربیت نادیده بگیریم.
امروزه والدین ما با خُلق نیازهای کاذب برای فرزندان، خود را درگیر شغلهای کاذب نموده اند. گویا بچه ها در ذهنشان رؤیاهایی را می پرورانند و متآثر از جامعه ای ملوّن، مدام نیازهای جدیدی را احساس می کنند و والدین به جای جهت دهی صحیح به نیازهای فرزندان، تنها به فکر راه حلهایی فوری برای رفع آن نیازها هستند و همین امر منجر می شود تا پدر و مادر هر دو،  ساعاتی طولانی به کار کردن بپردازند که شاید بتوانند بخشی از آن نیازها را تآمین نمایند.
بی شک تلاش در جهت رفع نیازهای خانواده از اوجب واجبات است اما توجه به نوع نیاز نیز بسیار با اهمیت است.
نیاز سازی  و نیاز سنجی دو مقوله ای متفاوت است که اگر به خوبی از هم تمیز داده نشوند زندگی ما را دچار بحران می کنند.
وقتی با والدینی که هر دو در جهت رفع مسائل اقتصادی تلاش می کنند هم صحبت می شویم جمله ی مشترکی که عموما از آنها می شنویم این است که برای یک لقمه نان از صبح تا شب در حال دویدنیم!!!
غافل از این که همه ی این دویدنها در جهت تآمین همان یک لقمه نان نیست بلکه بخشی از دویدنها برای تامین نیازهایی است که به درستی مورد واکاوی قرار نگرفته اند.
شناخت و در امتداد آن ، توجه به نیازهای حقیقی و واقعی فرزندان بر همه والدین لازم است.اگر نیازها بدون هیچ تقلیلی در ابعادشان مورد توجه قرار گیرند و نیازهای اصلی و حقیقی جای خود را به نیازهای فرعی و کاذب بدهند دیگر با واقعیت تلخی به نام کمبود محبت مواجه نخواهیم بود.
آیا وقت آن نرسیده است که به جای خرج پول به خرج محبت بیاندیشیم؟

زهرا ابراهیمی


محل نشر: روزنامه زاینده رود






زهرا ابراهیمی
۲۰ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

رمضان، فرصتی برای حیات دوباره

صدای آمدنش را با گوش جان می‌شنویم اگر گوشی برای شنیدن مانده باشد!
و اگر تلنبار شدن گناه در وجودمان اجازه شنیدن بدهد.
خودمان هم دیگر به فکر خودمان نیستیم هر روز بار گناه را سنگین‌تر و بار معرفت را سبک‌تر می‌کنیم.
اما از مهربانی خالق مهربانی‌ها نمی‌توان گذشت و نمی‌توان این فرصت دوباره را انکار کرد.
رمضان فرصتی دوباره است برای حیات بخشیدن به روح انسان.
رمضان نوعی رستاخیز است، برای روحی که در طول سال با انواع خطاها و گناهان در بستر جسم مدفونش نمودیم. 
رمضان ماه قرآن است و خواندن قرآن در این ماه و تدبر در معنای آن می‌تواند عاملی در انشراح ذهن و به تبع آن انشراح روحمان باشد.
شاید روزه گرفتن و تحمل گرسنگی و تشنگی کمی سخت باشد، اما نفس روزه گرفتن، در همین کفّ نفس بودنش هست. صبر در برابر گناه و صبر در برابر خواسته‌ها و مشتهیات نفسانی.
اگر قرار باشد روزه باشیم و سختی نکشیم چیزی نصیبمان نمی‌شود. آنچه در پناه روزه گرفتن نصیب انسان می‌شود همین خواستن‌ها و نتوانستن‌هاست.
این که بخواهی گناه کنی و به حرمت روزه‌ات نتوانی خودش ریاضتی است معنوی در جهت انسان سازی.
سفره ای پهن است و ضیافتی برپاست و هرکه بر سر سفره است از برکات این ضیافت بهره‌مند، پس اولین گام برای مهمان شدن، روزه گرفتن است.
اگر بخواهیم سر سفره باشیم، بدون روزه گرفتن نمی‌شود.هرچقدر روزه گرفتن با شرایط باشد جای ما بر سر سفره ثابت‌تر خواهد بود.
پیامبرمان فرمودند که «شهر دعیتم فیه الى ضیافة اللَّه»؛ این ماهى است که شما در این ماه دعوت شده‌اید به میهمانى الهی.
حساب، حساب دعوت است و دعوت نامه‌ای که خداوند برای همه انسان‌ها فرستاده است، قرار نیست بی دعوت جایی باشیم تا عزتمان خدشه‌دار شود.
باید درک کنیم که دعوت شده‌ایم و باید بفهمیم که مهمانی در حال شروع شدن است و خود را برای آن آماده کنیم.
از گوشه کنار شهر بسیار شنیدیم که ما ماه مبارک را دوست داریم اما سختی روزه گرفتن در ماه تابستان برایمان قابل تحمل نیست. تصورشان این بود که می‌توانند مهمان باشند اما بدون روزه، می‌گفتند ما قرار می‌گذاریم در این ماه گناه نکنیم اما روزه هم نمی‌گیریم!!!
دیدگاه عجیبی است از یک طرف تصمیم بر گناه نکردن می‌گیرند و از سوی دیگر بدون هیچ عذری تن به گناه ترک روزه می‌دهند.
مگر می‌شود از پله‌های حرام به بام سعادت رسید؟
قصدمان اطاله کلام نبود فقط خواستیم چند جمله ای هم صحبتشان شویم تا بدانند بدون روزه و تحمل سختی‌ها مهمان نخواهند بود و از برکات این ماه چیزی عایدشان نخواهد شد.


مشاهده یادداشت در خبرگزاری ایکنا



زهرا ابراهیمی
۲۰ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خبرگزاری حوزه ، گاهی پیش خودت تصور می کنی که برای یافتن انسانهای نجیب باید به دیاری بعید سفر کنی ، اما گویا تصورت نادرست است؛ چرا که در روزگاری که کمتر بوی انسانیت را استشمام می کنی مردی را می بینی که وجودش مملو از انسانیت است.

اینجا محله ای قدیمی در شهر اصفهان، فلکه ی ارتش، خیابان وحید.

هرچند بافت سنتی محله زیرساختمانها و نماهای بلند مدفون شده است اما حضور یک پزشک متعهد، باورهای ذهنی ات را دستکاری می کند.گویا هرآنچه نسبت به تغییر منش انسانها به سمت دنیاگرایی در ذهنت تجمیع شده بود، به یکباره زیر و رو می شود.

مردی شریف و شریف زاده، دکتر عباسعلی نوری متخصص داخلی و قلب و عروق مردی لاغراندام با صورتی نحیف، قدی نسبتا خمیده و موهایی سپید که هرچه تلاش می کنی تا ردپایی از سیاهی لا به لای آنها بیابی بی فایده است.

 دکترنوری در سال 1319 در روز اول شهریور که اتفاقا روز پزشک هم هست، در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.پدرش مردی متدین بود و مادرش زنی مومن.مادری که حافظ قرآن بودنش تاثیر بسزایی در اعتقاد راسخ فرزندان داشته است این اولین کلامی بود که آقای دکتر به آن اشاره کرد.

از بین هفت فرزند این خانواده، تنها عباسعلی موفق به ادامه ی تحصیل در رشته ی پزشکی می شود.او دوران ابتدایی را در مدرسه کشاورزان حسین آباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ی پیشوا می گذراند و در نهایت دیپلم خود را در دبیرستان ادب می گیرد.

دکتردر سال 1338 با قبولی در رشته ی پزشکی وارد دانشگاه اصفهان می شود و در سال 1345 پزشکی عمومی رابا موفقیت پشت سر گذاشته و خود را برای آزمون تخصصی آماده می کند.

دکتر نوری در سال 1348 در رشته ی تخصصی داخلی از دانشگاه اصفهان فارغ التحصیل می شود و در همان زمان با اخترالسادات منافی که از خانواده ی سادات معروف اصفهان بود ازدواج می کند.

حاصل این ازدواج سه پسر به نامهای شهروز، شهاب الدین و امیر سعید است. شهروز و شهاب الدین هر دو همانند پدر از پزشکان موفقی هستند که در خارج از ایران طبابت می کنندو امیر سعید اما، در رشته ی تربیت بدنی در ایران مشغول فعالیت است.

آقای دکتر بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه در بیمارستان ذوب آهن اصفهان به مداوای بیماران مشغول می شود و تا زمان بازنشستگی همواره درآن بیمارستان خالصانه به مردم خدمت می کند.

وامروز امابعد از بازنشستگی از بیمارستان همچنان در مطب ساده ی خود به صورت شبانه روزی طبابت را دنبال می کند.طبابت برای او یعنی خدمت به خلق، تنها دلیلی که می تواند تو را نسبت به این حجم از گذشت قانع کند.

همسر سیده ی آقای دکتر در سال 1380 از دنیا می رود و همان سال نقطه ی عطفی می شود تا او تصمیم بگیرد که تمام ایام سال را روزه بگیرد. سالهاست که دکتربر تصمیم خود ثابت قدم مانده و تمام ایام سال روزه است. وقتی از فلسفه ی روزه گرفتن پرسیدم،تسکین معنوی و پناه بردن به خداوند برای آرامش را دلیل آن بیان کرد.

باورت نمی شود نه خودش شبیه پزشکهای امروزیست و نه تیپ و لباسش.

نه از مُنشی بَزک کرده و چیدمان خاص امروزی خبری هست و نه از ساختمان شیک و مجلل.

نه مطب بزرگی و نه حتی اتومبیل لاکچری.

اینجا تنها یک رنوی سبز رنگ را پشت در یک ساختمان معمولی می بینی، ماشینی که اگر می خواستی بخری حتما فروشنده می گفت:این ماشین سالهاست شاهد دکتری بوده که تنها مسیر خانه و بیمارستان را طی نموده است؛ و حقیقتا همین است.اتومبیلی که اگر زبان برای سخن گفتن داشت حتما راوی خوبی برای عیادتهای شبانه ی پزشک متعهد بود.

 همه ی ما امروزه در صدد هستیم که مالکیت چیزی را ازآنِ خود کنیم، هرچه مالک تر، شادتر.اما دکتر نوری مالکیت را نه در داشته های مادی بلکه در اندوخته های معنوی می داند.او می گوید:مهمترین ارزش برای من خدمت به مردم است و آنچه در تمام کارهایم مدنظر می گیرم این است که عاقبتی ختم به خیر را در دنیا وآخرت تجربه نمایم به گونه ای که پاک از دنیا بروم و در قیامت گرفتار نباشم. چه دیدگاه عجیبی!!!

آنقدر غرق در افکارت می شوی که گویا از حرکت بازمانده ای اما کافیست یک لحظه خوب تأمل کنی.برق نگاه پر از معنویت دکتر، تو را به خودت می آورد و این نگاه البته نه به معنای چشم ظاهر، که این دیدگاه می تواند،  نگاه تو را به زندگی عوض کند می توانی باور کنی که می شود با ماشین مدل 61 هم زندگی کرد اما انسان بود.

عینک ذره بینی بر روی چشمانش خودنمایی میکرد اما دکتر نوری از پشت شیشه های همین عینک به خوبی می توانست واقعیتها را ببیند بدون هیچ تقلیلی در ابعادش، این را زمانی فهمیدم که از او پرسیدم چرا اتومبیلت را عوض نمی کنی و او در جواب گفت:این ماشین کار ما را راه می اندازد برای من مهم است که به موقع بر سر بالین بیماران حاضر شوم و این خودرو این نیاز را تأمین می کند نیازی به ماشین بهتری نیست.

اگر ساعتها با او به گفتگو بنشینی حوصله ات سر نخواهد رفت فقط هر لحظه بر اعجابت افزوده می شود.نمی توانی خیلی ازحرفهایش را باور کنی اما خلوص در کلامش موج می زند.

اینجا خبری از طی کردن هفت خوان رستم برای رسیدن به میز دکتر نیست.او با روی باز و با تمام وجود، نه در ساعتی معین، که در همه اوقات شبانه روز برای خدمت آماده است.نگران هزینه هم نباش هرچقدر که توان داری کافیست.

کافیست پولت را زیر دفترچه بیمه بگذاری و به او بدهی. مقدار پولت شاید برای خودت مهم باشد اما حقیقتا برای او مهم نیست نه از این باب که نیاز ندارد بلکه از این حیث که هدفش چیز دیگریست.

اگر به مطبش بیایی بارها با چشمانت خواهی دید آدمهایی که حتی بدون پرداخت ویزیت مداوا می شوند. این منش آقای دکتر است !!!

او هر روز قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شود و به مطالعه می پردازد البته نه فقط مطالعات پزشکی بلکه  علاوه بر پزشکی به تاریخ نیز علاقمند است، اصلا عاشق تاریخ است او کتابهای تاریخی را خوب می خواند و مخصوصا تاریخ اسلام را خوب می داند این را از چند داستان تاریخی که لابه لای گفتگوهایمان تعریف کرد متوجه شدم.

تفسیر قرآن را هم دوست دارد و گاه، از طریق کتاب و گاهی نیز از طریق برنامه های رادیویی دنبال می کند.

سحری هم یک سحری مختصر و بعد هم نماز و عبادت.

و دوباره روز از نو و روزی از نو، دغدغه خدمت به خلق.

هنوز درِ مطب باز نشده، اما مردم منتظرند. دکتر به صورت شبانه روزی خود را وقف مردم کرده و حتی اگر لازم باشد در منزل بیمار، به مداوا می پردازد.

برای بیماران دارو می نویسد اما نگران داروهایشان نیز هست این را زمانی فهمیدم که ساعت 10:30 شب وقتی برای دیدنش به مطب رفته بودم مجبور شدم کمی منتظر بمانم چرا که برای تهیه ی داروی یک بیمار به داروخانه رفته بود.

هرچند برای ورزش فرصتش کم است اما پیاده روی را دوست دارد و غذایش نیز هرچه سبک تر ،بهتر.

و توصیه ی او ، به من، به تو و به همه ی ما این بود که کار را سرسری نگیریم و با حوصله و دقت انجام دهیم و در هررشته ای که هستیم خدمت به خلق را فراموش نکنیم که امری ماندگار است.

راستی یادم رفت بگویم صندلی مطبش هم چرخ دار نبود و تو مجبور نبودی نگاهت را مدام با چرخیدنش بچرخانی.

 حالا و در اتمام گفتگو می توانی باور کنی آنچه او را حفاظت کرده و در منجلاب مادیگرایی فرو نبرده، اعتقادی عمیق به خداوند است چیزی که ما تنها در زبان اقرار می کنیم اما دکتر نوری...

هرچقدر که بیشتر گفتگو می کنی بیشتر می فهمی که اینجا چیز دیگری در جریان است، اینجا دنیا جنس دیگری دارد، گویا حضور نیروهای نامرئی در جهان مرئی را حس می کنی، اینجا حس خدمت بیداد می کند او دنیا را نه در هشتاد روز که در هشتاد سال دور زده است.

 

زهرا ابراهیمی


مشاهده یادداشت در خبرگزاری حوزه




زهرا ابراهیمی
۱۸ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

  استوانه تبلیغ دین خدا و مکتب تشیع

وقتی شدتِ انسانیت، از ویژگی‌های روحی انسان شود دیگر فراموش شدنی نخواهد بود، حتی اگر زمان بگذرد.

به گزارش ایمنا،اما اکنون، هنوز زمانی از غم فراق و از دست دادن نخستین چهره ماندگار تبلیغ در اصفهان "مرحوم حجت الاسلام شیخ مهدی مظاهری" نگذشته است. کسی‌که وجودش نه برای خانواده و نه برای یک شهر، که برای جامعه اسلامی مفید و موثر بود و حالا با از دست دادن ایشان به همان میزان، از برکات وجودی‌شان بی‌نصیب خواهیم ماند.

اگر حضور خدا در زندگی احساس شود رنگ ساده زیستی نیز خودنمایی می‌کند و او اما ساده زیستی را نه از خود، که از خانه پدری به ارث برده بود، چرا که خانواده‌اش نیز بسیار ساده زیست بودند.

اندیشه اگر الهی باشد، همه چیز زندگی آدم الهی می‌شود، از انتخاب شغل و رشته تحصیلی گرفته تا انتخاب تک تک واژه‌ها در نوشته‌ها و همین اندیشة الهی توجیهی مناسب بود تا شیخ مهدی مظاهری به آرزوی پدر لباس عمل بپوشاند و به تحصیل در حوزه مشغول شود. او از محضر اساتید برجسته‌ای چون مرحوم آیت‌الله حاج آقا حسن مدرس و مرحوم حاج شیخ محمد حسن نجف آبادی بهره‌های فراوانی برد و از این طریق بیش از پیش بر اندوخته‌های علمی‌اش افزود.

برای پرواز در آسمان تعبد نه تنها علم، که عبادت نیز بال دیگر پرواز است و شیخ مهدی شصت سال پیش با تشکیل نخستین جلسه دعای کمیل در مسجد آقا سید محمود امام (مسجد عصاری) پرواز در آسمان بندگی را تجربه نمود.

بزرگی انسان در گرو میزان اثرپذیری و اثرگذاری است. هرچقدر که اثرگذاری انسان در جهت هدایت بیشتر باشد و اثرپذیری‌اش در مسیر انحراف کمتر، به عبودیت نزدیک‌تر است؛ آری جلسات دعایی که به همت این انسان وارسته برگزار شد نقطه عطفی برای اثرپذیری و تحول معنوی جوانان بود.

بردباری و تعهدی که در رفتارش موج می‌زد نشان از اراده‌ای قوی داشت. در دورانی که حسِ نارضایتی در وجود اکثر انسان‌ها پافشاری می‌کند و حس بی‌پناهی گاهی انسان قرن بیست و یکم را از پا در می‌آورد، در همین نزدیکی مردی می‌زیست که رضایت را در رضایت معبود می‌دید. مُبلغِ دین بودن برای او نه یک شغل که هدفی الهی بود و با تمام وجود آن را دنبال می‌کرد. اگر بخواهیم دقیق‌تر به زمان حضورشان در دایره تبلیغ نگاه کنیم، ردّ پای تبلیغ او را باید در قبل از انقلاب جستجو نماییم؛ چرا که او در آن زمان نیز متحمل زجرهای فراوانی برای دفاع از عقیده‌اش بود و به‌واسطه مبارزه با رژیم طاغوت و تحمل زندان خود را وقف انقلاب نمود.

زندگی سفری کوتاه است از تولد تا مرگ و چه خوش مسافرانی هستند آنان که در این سفر، بهترین و بیشترین توشه را با خود ببرند. امید که این مسافر سفرکرده نیز مورد رحمت و غفران الهی قرار گیرد و شاگردان مبلغ او در مسیر تبلیغ، راه استاد را ادامه دهند.

روحش شاد و خدایش بیامرزاد –


مشاهده یادداشت در خبرگزاری ایمنا




زهرا ابراهیمی
۱۸ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چه بدانیم و چه ندانیم و حتی چه بخواهیم و چه نخواهیم همه ما در زندگی خود از سبک و سیاقی خاص پیروی می کنیم؛ سبکی که منعکس کننده علایق، سلایق، گرایش ها، ارزش ها، معیارهای اخلاقی و مهمتر از همه عقیده عملی ماست.

علاقه هر شخص به موسیقی خاص و یا برنامه و فیلم خاص و حتی خواندن کتابی خاص، بازگوکننده سبک خاصی است که برای زندگی انتخاب می کند.

در اینکه همه ما برای خود دارای سبک زندگی هستیم شکی نیست، اما نکته مهم این است که منبع و ریشه این سبک از کجا نشأت می گیرد چرا که جهتگیری رفتاری یک فرد و جامعه، منطبق بر سبکی است که بر می گزیند و اگر آن سبک و روش، روشی مناسب نباشد موجبات شقاوت فرد و اجتماع را فراهم می آورد.

هرچند همه ما خود را مسلمان می دانیم اما متاسفانه امروزه با پیروی از سبک زندگی غربی، از سبک زندگی اسلامی و دینی خود بسیار فاصله گرفته ایم.

سبک زندگی واژه ای بسیار گسترده است که شامل تمام امور زندگی انسان می شود. خوردن و پوشیدن و مُد و آرایش تا تفریح و سرگرمی و شغل و هنر همه و همه در دایره سبک زندگی قرار می گیرند.

اینکه در سالهای اخیر بیش از گذشته شاهد تبعیت مردم از سبک زندگی غربی هستیم نشان دهنده این است که نیازهایی جدید متناسب با جهانی جدید برای مردم خَلق شده است که باید بر مبنای سبک دینی به خوبی پاسخ داده شود.

با نگاهی گذرا به آموزه های اسلام به خوبی در می یابیم که قرآن و روایات نیز برای ما سبک معین و مشخصی را در نظر گرفته اند و از این حیث سنت اسلامی بسیار غنی است، اما استخراج این روشها از منابع دینی و شناخت مصادیق و تبیین دقیق آنها برای مردم وظیفه ای سنگین است که بر دوش عالمان دینی قرار می گیرد تا در سایه دستورات اسلامی بتوانند روشهای مطلوب را ارائه دهند.

هرچند پیروی مردم از سبک زندگی غربی مذموم است اما این امر نمی تواند کم کاری برخی عالمان دینی در ارائه سبک صحیح زندگی دینی را کمرنگ نماید.

هدف از دستورات اسلام رساندن انسان به کمال شایسته خویش است و تاثیر سبک زندگی در این میان بسیار واضح.

اسلام، دستورات لازم در جهت تثبیت کیفیت برتر در رفتار و اخلاق با محوریت رساندن انسان به کمال را به طور کامل ارائه کرده است، اما بهره بردن از این دستورات، خلاقیتی خاص می طلبد که جایش بسیار خالیست.

بنابراین با توجه به تاثیر دو سویه فرهنگ و سبک زندگی بر همه ما لازم است با تغییر جهت سبک زندگی به سمت انسانیت، در جهت تحول فرهنگ انسانی گام برداریم و به دنبال اصلاح سبک زندگی خویش باشیم.


جای خالی خلاقیت!

 سبک زندگی خودت را بشناس

مشاهده یادداشت در ندای اصفهان

 

زهرا ابراهیمی
۱۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر